پارت بیست و نهم :




وارد فروشگاه شد و چرخی برداشت. از همان پایین هر چه لازم بود داخلش ریخت. هر آنچه مورد علاقه‌ی الیسا بود و می‌دید برمی‌داشت و داخل چرخ می‌انداخت. صدای نازک و لب‌های خندانش همیشه به صفحه‌‌ی ذهنش چسبیده بود. عجیب‌ترین حالش همان بود. هیچ‌وقت از آن خانه جدایش نمی‌دید. پس چطور می‌توانست نامش را از قلبش خط بزند!
وسایل را که به ماشین انتقال داد گوشی‌اش زنگ خورد. اسم مخاطبش

مطالعه‌ی این پارت کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.

این پارت ۴۰۲ روز پیش تقدیم شما شده است.

پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان رمان پرونده ی ناتمام الهه محمدی دنیای رمان

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • آمینا

    00

    خاک بر سر الیسا مردی رو ول کرده که بعداز۵سال بازم دلش تنگ میشه و عاشقشه دلم به حال این مرد عاشق میسوزه🥲🥲

    ۱ سال پیش
  • الهه محمدی | نویسنده رمان

    😁😁😁

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.